غزل/ صنوبر قرمز
دارد مرا هوای تو از یاد میبرد
دارد ترانههای مرا باد میبرد
خاموشم آنقدَر که فراموش کردهای
موجِ سکوت، زَهرهی فریاد میبرد
ای عشق! تیشه را بگذار و بلند شو
این آبروی ماست که فرهاد میبرد
یعنی که زود باش، بیا... فرق میکند
فردا تو را به چندم خرداد میبرد
برگرد و انتقام بگیر از زمانهات
در عفو، لذتیست که جلاد میبرد
دارد ترانههای مرا باد میبرد
خاموشم آنقدَر که فراموش کردهای
موجِ سکوت، زَهرهی فریاد میبرد
ای عشق! تیشه را بگذار و بلند شو
این آبروی ماست که فرهاد میبرد
یعنی که زود باش، بیا... فرق میکند
فردا تو را به چندم خرداد میبرد
برگرد و انتقام بگیر از زمانهات
در عفو، لذتیست که جلاد میبرد
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت توسط مرتضا دلاوری پاریزی