80/ پیرانه

ای جسمِ بی‌مزار! مبادا
در اجتهادِ رنگ بمانی
وقتی کلامِ آینه، نص است.

79/ شکرانه

باز می‌رسد بهار
فرض کن چهار سال خواب بوده‌ای.


نامرتبط: + دریغا اعتمادی نیست
                
به دهقان فداکاری که از افسانه می‌آید
 

ایضا:

باغی که عطشان است
وام کشاورزی نمی‌خواهد
چشم‌انتظار لطف باران است.

(ابن‌محمود)

78/ بالا

یک نگاه دیدمت
گردنم هنوز درد می‌کند.

77/ تن‌ها

تنهایی‌ام غرور که را خدشه‌دار کرد؟
آه ای نمازهای فُرادا!

+ سزارین (سعید بیابانکی)
+ و اتفاق ما همه جا پیچید... (غزل/ زینب چوقادی)
+ آهوپلنگ (غزل/ حامد حسینخانی)
+ باید که کنند از لبت انگشت‌نگاری (غزل/ امیر اصغری)+ و + بدون شرح

76/ سنگ‌واره

رفتی و هیچ‌کس نمی‌داند
حسرت سنگ هم‌چنان مانده
در دل این فلاخن خالی.

75/ سفرنوشت

صورتی، بنفش
مثنوی، غزل
قهر، آشتی
خواب، خاطره
رشت، اردبیل
طرقبه، کرج
...
دردها یکی دو تا که نیستند.

+ ریشه‌یابی چند واژه‌ی عامیانه
+ عشق ابری‌ست که یک سایه‌ی آبی دارد (غزل/ حامد عسکری)
+ آیا می‌توان در دنیای کنونی دین‌دار بود؟

74/ سهم

رمه آسوده می‌رود شب را
باز چوپان به این می‌اندیشد:
ماه یک پشکلِ بلورین است.

+ آتشفشانی از عواطفنگاهی به شعری از شادروان نجمه زارع/ محمدکاظم کاظمی 
+ فکر می‌کردم (غزل/ احسان افشاری)

73/ دل‌شوره

یعنی فشارِ خون من از گریه هم گذشت
از بس‌که می‌زنند تو را چشم‌های شور
دیری‌ست توی سینه‌ی من مَسکه می‌زنند.*

*خطی برای مسکه‌ناخورده‌ها: مسکه، همان کره‌ی محلی است. مهم‌تر از طعم و خاصیت و چربی‌اش، نحوه‌ی عمل‌آوری آن جذاب است. ماست را توی مشک می‌ریزند و چنان می‌زنند که سینه‌ی صاحب خط را.
+ برو پرنده‌ی غمگین (غزل/ دکتر ترکی) 
+ دزدگیر اینترنتی

72/ مجرمانه

جیبِ ماه را هنوز می‌زنی؟
گندم از چپاول طلایی‌ات گلایه می‌کند؟
آسمان هنوز رشوه می‌دهد به چشم‌هات؟
من تو را
به جرم هرج و مرج در خیال شاعران
-تا قصاص در حضور مرگ-
                     بوسه می‌دهم.