صنوبری که تو باشی/1
قرار بود فقط یکنفر زمین بخورد
و دیگری برود چایِ دارچین بخورد
نه اینکه مست کند، شوکران شود عرقش
نه اینکه روح شود، ذره ذره چین بخورد
بهجای اینکه بجنگد، رها شود، برود
فقط سکوت کند، از خودش کمین بخورد
فقط سکوت کند، در خودش فرو برود
فقط سکوت کند، فحش ... بخورد
.
.
.
و دیگری برود چایِ دارچین بخورد
نه اینکه مست کند، شوکران شود عرقش
نه اینکه روح شود، ذره ذره چین بخورد
بهجای اینکه بجنگد، رها شود، برود
فقط سکوت کند، از خودش کمین بخورد
فقط سکوت کند، در خودش فرو برود
فقط سکوت کند، فحش ... بخورد
.
.
.
+ نوشته شده در شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۰ ساعت توسط مرتضا دلاوری پاریزی